
آنکس که چشم دارد خواهد دید و آنکس که گوش دارد خواهد شنید و آنکس که قلب دارد احساس خواهد کرد که خدا آنجا نیست همین جاست ....
بعدا نیست همین حالاست ....
غریبه نیست آشناست ...
گاهی نیست همیشگیست ...
دور نیست نزدیکست ...
بودنش از آن جهت نیست که تنها امیر تو باشد ، آمده است که محبوب تو باشد خداییش از آن جهت نیست که تو تنها گاه گاهی بگویی خدایا کمکم کن ، آمده است که تو همواره بگویی محبوب ترینم دوستت دارم ، آری ...
آن کس که چشم دارد خواهد دید و آن کس که گوش دارد خواهد شنید و آنکس که قلب دارد احساس خواهد کرد که خدا آنجا نیست ، همینجاست ...
بعدا نیست همین حالاست ...

ای دوست قبولـم کن و جانم بستان مستم کن وز هردو جهانم بستان
باهرچــه دلـم قرار گیـرد بی تو آتش به من اندر زن و آنم بستان
ای زنـدگی تــن و تـوانم همه تو جانی و دلی ای دل و جانم همه تو
تو هستی من شدی از آنـی همه من من نیست شدم در تو از آنم همه تو